آوای اسفاد

ساخت وبلاگ
(نصیحت به مخالفان مقاومت)بشنو تونصیحتی ازاین عبد حقیرپس رحم نما به مستمند وبه فقیریعنی که چو دست می کشی از کارَتچند فیلم و کلیپ و عکس از غزه بگیراز ان همه ویرانه که در آنجا شداز نحوه برخورد به زنها و اسیراز فسفر زرد و آن همه موشک وبمبآتش شده و ضجه و صد سوز و نفیرچون چشم برآن چهره معصوم افتدیعنی که همان وداع با طفل صغیر کن توبه و فکر خویش یعنی بردار دانم که نّصب بود تورا مرد کبیر در روز قیامت که شوی رودروشاید که بُود زمان دگر خیلی دیراز دست من وتو که نمی آید جنگپس فرصت کار خوب از خویش نگیر آنجا که زچار سوی خود بسته شدهساکت منشین و خود مشو دامن گیردانی که زخوار وبار تحریم شدهنه چایی و آرد وقند، نی، نان وپنیرکشتند همه زنان و کودک ها راآن کودک ریز نقش آن ماه منیرالان که جوانی وزدستت اید رو دست فتاده دگر راهم گیرشاید که شود جنگ به چند سال دگر آن وقت فتاده ای. و میگردی پیرآگاه نما به شعر و نثر ای یونساین دَین وظیفه ای ست سنگین وخطیرغلامحیدر کریمی ابان ۴۰۲ + نوشته شده در سه شنبه دهم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 8:10 توسط حسين اسداللهي  |  آوای اسفاد...
ما را در سایت آوای اسفاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avaesfada بازدید : 46 تاريخ : سه شنبه 17 بهمن 1402 ساعت: 14:10

مرتضی حسینی اسفاد:ولادت امام جواد (ع) در ماه رجب مرا به یاد استسال روز تولد جواد استتنها پسرِ امامِ هشتمدست کرمش بسی مراد استهشت ساله امام بعد بابااو را که ز بهترین عِباد استای میوه ی قلب باغ هستی !این خانه به دیدن تو شاد استهفده سِنه با امامت اواین رشته که محکم و سداد استروزی که به طوس آمدی توهر چند که قصه اش زیاد استاز هر در بسته رد شدی زودراه تو مگر از این بلاد استوقتی که پدر ، به حُجره آمداز شدت زهر در شِداد استزانو زده ای ، کنار بابا زهری که ز شدت عناد استتو آمدی از مدینه آن روزروزی که پدر اسیر باد استاز جود و سخای تو زبان زدهر رنگ و زبان و هر نژاد استامروز ز کاظمین نسیمیجان بخش برای هر جماد استاز حِرز جواد گفته اند چوندل گرمی و قوَت و عِماد استهر عالم و عارف و هنرمندمُحتاج تو در پُل معاد استاین شعر «شمیم» چو برگ سبزیتقدیم به محضر جواد است✳️ شاعر : مرتضی حسینی اسفاد (شمیم) + نوشته شده در سه شنبه سوم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 6:5 توسط حسين اسداللهي  |  آوای اسفاد...
ما را در سایت آوای اسفاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avaesfada بازدید : 22 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1402 ساعت: 14:09

سروده حجت الاسلام ابراهیم حسینی اسفاداهل اسفادم...حال و روزم خوب است...از دعای پدر...از عطوفت مادر...امنیت دارم...عافیت دارم...و تنی سالم...آب و نانی دارم...و دلی بس آرام...که در آن یاد خداست...خانه ای دارم...که در آن نور امید...والدینم دلسوز...من بسی خُرسندم...که ولایت دارم...و خدایی دارم...که به من نزدیک است...و مرا می بیند...همسری دارم...با وفا و هم عالی...پسری دارم...با وقاراست و با صفا...و دو دختر دارم...چون دو دسته گل...دوستانی دارم...با صداقت و همراه...من شمیمی دارم...که برایم شعرش...همچنان آب حیات...هم زلال است و با طراوت...و خدا را شاکرم من...در همین دنیا...من بهشتی دارم...من چه کم دارم...؟!من چه غم دارم...؟! آوای اسفاد...
ما را در سایت آوای اسفاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avaesfada بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1402 ساعت: 14:09

وقتی تو بودی زندگی جوری دگر بودبا بودنت هر روز من ، روز پدر بودوقتی تو بودی باغ ها سرسبز بودنداز نور رویت لحظه هایم پر ثمر بودتو بودی و پیش نگاه مهربانتبی مهری دنیا برایم بی اثر بودظلمت فراگیر و مرا ، اما وجودتچون شمع بر کاشانه ام شب تا سحر بودپایین برگ امتحان روزگارمامضای زیبای تو بابا معتبر بوددر خاطرت آسایش امروزمان بودزان رو خوشی هایت همیشه مختصر بودچشمان مظلومت دلم را چنگ میزدروزی که فهمیدم تو را وقت سفر بودبا رفتنت ای بهترین بابای دنیااز هجر تو پیوسته بر جانم شرر بودبر تلخی ایام بعد از رفتن تویاد و بیان خاطراتت چون شکر بوداسماعیلی ۱۴۰۲/۱۱/۵ + نوشته شده در جمعه ششم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 15:35 توسط حسين اسداللهي  |  آوای اسفاد...
ما را در سایت آوای اسفاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avaesfada بازدید : 21 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1402 ساعت: 14:09